اگر از اهل بهشت و شفاعت بودم ...

ساخت وبلاگ
امتحان‌هایی هست در زندگی من، که شاید شما هم تجربه‌اش کرده باشید؛ امتحان‌هایی که در دوره‌های پراکنده تکرار می‌شوند، امتحان‌هایی که در آن حتی دیالوگ‌ها هم بعضا ثابت و بی‌تغییرند. نمی‌دانم کدام قسمتش را خوب بلد نیستم که مجبورم به تکرار و تکرار و تکرار. پس می‌نشینم، مثل دانش آموزی که با جسارت تمام به لطف استادش بیشتر از توانایی خودش چشم دوخته. دستم را زیر چانه می‌زنم و نگاه می‌کنم به اولین و آخرین معلم عالم، تا ببینم کجا این کمترین شاگرد را از جان کندن این امتحان خلاص می‌کند ... * آقای زائری چیزی توی اینستاگرام نوشته بود با این مضمون که آدمی که فکر اگر از اهل بهشت و شفاعت بودم ......ادامه مطلب
ما را در سایت اگر از اهل بهشت و شفاعت بودم ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msobboohg بازدید : 30 تاريخ : سه شنبه 30 شهريور 1395 ساعت: 16:04

استاد می‌گفت بچه‌ها، ساعت هشت و نیم به وقت ایران رسیده‌اند نجف. دلم نمی‌ آید بگویم کاش به یادمان باشد. آنجا آنقدر حیرانی هست که کفایت کند فراموشی غیر را، اما توی ایوان نجف، توی وادی السلام، وقت غروب مسجد کوفه، اگر گفت یک عده‌ای آنجا سلام رساندند، همین که ما را جز آن یک عده‌ی مبهم حساب کنید، کافی ست...

اگر از اهل بهشت و شفاعت بودم ......
ما را در سایت اگر از اهل بهشت و شفاعت بودم ... دنبال می کنید

برچسب : نشان گرفته دلم را کمان ابروی ماهی, نویسنده : msobboohg بازدید : 31 تاريخ : سه شنبه 30 شهريور 1395 ساعت: 16:04

- راستی مشهدم٬ به یادت! +چه خوب٬ هر سال می‌رین؟ -هر وقت قسمت باشه٬ هر وقت کارمون داشته باشن٬ هر وقت کارشون داشته باشیم٬ هر وقت دلمون تنگ بشه٬ میایم! +قشنگه ... پ.ن: گاهی فکر کنیم به این که خدای من و شما٬ امام رضای من و شما٬ دین من و شما٬ در واقع دین و خدا و امام رضا(ع) همه‌ی مردم دنیاست. خدای گنهکاران٬ امام رضای کلیمیان و دین مسیحیان ... فکرش رو بکنید! آدم دلش می‌خواد محبتش رو بین همه‌ی عالم تقسیم کنه وقتی به این باور می‌رسه که همه از یک ریشه‌ایم٬ همه یه خدا داریم٬ همه قرار هست زیر سایه‌ی یه علم زندگی کنیم ... کاش که خوب بشیم٬ انقدر خوب٬ که شما رو بخوان به واس اگر از اهل بهشت و شفاعت بودم ......ادامه مطلب
ما را در سایت اگر از اهل بهشت و شفاعت بودم ... دنبال می کنید

برچسب : این فاصله انگار نه انگار زیاد است, نویسنده : msobboohg بازدید : 30 تاريخ : سه شنبه 30 شهريور 1395 ساعت: 16:04

بچه‌ها زود عصبانی می‌شوند و چون طبعشان به دغل خو نکرده و هنوز فطرتشان سر جایش هست٬ بدون معطلی و با دم دست ترین وسیله‌ی ممکن بروزش می‌دهند. این صحنه‌ها را حتما دیده‌اید توی مهمانی‌ها؛ اختلاف نظر بچه‌ها٬ بالا رفتن صدا و احیانا کتک کاری یا فحش و ناسزایی. چند دقیقه‌ی بعد هم دوباره یک بازی جدید ترتیب داده‌اند و یادشان رفته چی نثار هم ‌کردند. آن طرف بین بزرگترها قضیه فرق می‌کند. حرف بد بچه هنوز توی هوا چرخ نخورده همه از گوشه‌ی چشم پدر و مادرش را می‌پایند و اگر خیلی خویشتن‌دار باشند فقط توی دلشان آن‌ها را سرزنش می‌کنند. پدر و مادر وا می‌روند یا تا گ اگر از اهل بهشت و شفاعت بودم ......ادامه مطلب
ما را در سایت اگر از اهل بهشت و شفاعت بودم ... دنبال می کنید

برچسب : شما چقدر به خودتون میرسید, نویسنده : msobboohg بازدید : 9 تاريخ : سه شنبه 30 شهريور 1395 ساعت: 16:04

دختر بچه ها همه شان یک قشنگی خاصی دارند٬ شرینی کلام و رفتارشان و سیاستی که از همان اول کار برای توی دل این و آن رفتن دارند با هیچ پسری قابل مقایسه نیست. این روزها دختر بچه های دورم را خیلی زیر نظر می‌گیرم. هر چقدر بزرگ می‌شوند٬ چیزی درونشان رشد می‌کند که دل آدم ضعف می‌رود از تماشا کردنش. یک روح لطیف می‌دود توی تمام اعضا و جوارحشان و توی دست و پا و هیکلی که دارد قد می‌کشد و رشد می‌کند. این تغییرات به گذر طولانی مدت زمان نیازی ندارد٬ گاهی دو روز پشت همشان یکسان نیست و آن باغی که درونشان دارد رشد می‌کند گلی جدید داده که به عمرت ندیده‌ای. درست مثل بهار که اگر از اهل بهشت و شفاعت بودم ......ادامه مطلب
ما را در سایت اگر از اهل بهشت و شفاعت بودم ... دنبال می کنید

برچسب : مثل بهار,مثل هوای بهاری,ب مثل بهار,ب مثل بهار ندیم,مثل هوای بهار,به مثل بهار,ب مثل بهار توکلی,ب مثل بهاره,سلام مثل بهاره,ب مثل بهاران, نویسنده : msobboohg بازدید : 12 تاريخ : سه شنبه 30 شهريور 1395 ساعت: 16:04

آفتاب هنوز جاگیر آسمون نشده بود که خودم رو رسوندم به کنار دریا. حس و حال عجیبی بود، تا چشم کار می‌کرد هیچ کس جز خودم کنار دریا نبود. غرق فکر شده بودم و داشتم خودم رو می‌کاویدم با رفت و برگشت امواج. کم کم یه آقایی همراه من شد و شروع کرد توی ساحل قدم زدن. سنش زیاد بود و یه سوییشرت آبی گره زده بود به گردنش. من هر چند قدم می‌ایستادم یا می‌نشستم تا به چیزی که می‌خوام عمیق فکر کنم و اون تو این فاصله چند بار ساحل رو رفت و برگشت. یکبار دیدم کسی صدام می‌کنه و وقتی رد صدا رو دنبال کردم همون آقای سوییشرت آبی بود: -دخترم اجازه دارم یه چیزی بهت بگم؟ +بفرمایید - گوشه‌ی د اگر از اهل بهشت و شفاعت بودم ......ادامه مطلب
ما را در سایت اگر از اهل بهشت و شفاعت بودم ... دنبال می کنید

برچسب : این مردم نازنین pdf,این مردم نازنین خرید,این مردم نازنین,این مردم نازنین دانلود,این مردم نازنین کیانیان,اين مردم نازنين,اين مردم نازنين رضا كيانيان,کتاب این مردم نازنین,دانلود کتاب این مردم نازنین,خرید کتاب این مردم نازنین, نویسنده : msobboohg بازدید : 25 تاريخ : سه شنبه 30 شهريور 1395 ساعت: 16:03

حاج آقا می‌گفت هی میان به من میگن شوهر گیرمون نمیاد، زن گیرمون نمیاد. عرض می‌کنم خب خدا رو شکر! خوش به حالت. بشین درست رو بخون. بشین به کارها و رشدت برس. البته عرضم این نیست که دنبالش نرید اما اگر رفتید و بهش نرسیدید گیر نکنید. اگر خدا داد، شکر، نداد، شکر. خیلی وقت‌ها می‌دونه توی ندادنش خیر بیشتری هست. ما صلاح خودمون رو چه می‌دونیم وقتی تا جلوی دماغمون رو هم نمی‌تونیم ببینیم؟ +دارم فکر می‌کنم که اگر به جای رویکرد فعلی، جوان‌های کشور همچین دیدگاهی داشتند، چقدر وضعیت همه چیز بهتر می‌شد. اما وقتی چیزی شد اولویت اول، طوری که خانواده و دوستان و اساتید و اگر از اهل بهشت و شفاعت بودم ......ادامه مطلب
ما را در سایت اگر از اهل بهشت و شفاعت بودم ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msobboohg بازدید : 20 تاريخ : سه شنبه 30 شهريور 1395 ساعت: 16:03

عجیب است که بفهمی در عالم هیچ نیستی و توفیق و سلب توفیق فکر و تصمیم و عمل و نتیجه را هم خدا می‌دهد و در عین حال٬ هر چه برایت رخ می‌دهد محصول چیزی است که انتخاب می‌کنی. گاهی مسیر آدمی٬ به ظرافت یک نگاه٬ یک اخم٬ یک تعلل یا یک فکر گذرا زیر و رو می‌شود ... کاش مورد مرحمتت قرار بگیریم خدا...

اگر از اهل بهشت و شفاعت بودم ......
ما را در سایت اگر از اهل بهشت و شفاعت بودم ... دنبال می کنید

برچسب : ما چه مظلومیم, نویسنده : msobboohg بازدید : 47 تاريخ : سه شنبه 30 شهريور 1395 ساعت: 16:03


کودک بازیگوشی‌ام

بر ساحل هستی

و تو آفتاب بالای سر و گنبد مینا و خروش دریا و زمین زیر پایی

من که از شش جهت دچار توام

من که با وابستگی‌ام به تو

من که با سر سوزنی شبیه تو نبودن آبرویت را برده‌ام

من که بد بوده‌ام

من که تو را دوست داشته‌ام

...

منِ بی تو بی معنی و با تو مایه‌ی رسوایی را چه می‌کنی؟



+غدیرانه

اگر از اهل بهشت و شفاعت بودم ......
ما را در سایت اگر از اهل بهشت و شفاعت بودم ... دنبال می کنید

برچسب : چقدر سردم,چقدر سردی,چقدر سرده علیرضا قرایی منش,چقدر سرد شده ای,چقدر سرد شدی,چقدر سرده,چقدر سر انگشت خسته,چقدر سرد است,چقدر سركه سيب بخوريم,چقدر سرمایه, نویسنده : msobboohg بازدید : 37 تاريخ : سه شنبه 30 شهريور 1395 ساعت: 16:03